در مورد راه کارهای خوش اخلاقی

سوال – در مورد راه کارهای خوش اخلاقی توضیحاتی بفرمایید.

پاسخ – یکی از راههای رسیدن به خوش اخلاقی استعانت گرفتن از خداست.اگر خدا نفس ما را رام نکند، این کار سخت است .درحدیث قدسی خدا می فرماید: وقتی به زیر دستت غضب می کنی یاد من بکن و خشم خودت را فرو ببر، وقتی من به تو غضب می کنم به یاد تو می افتم و به تو غضب نمی کنم. راه دیگر رسیدن به خوش اخلاقی، تلقین تصمیم و عزم راسخ است یعنی به خودمان تلقین کنیم که می توانیم خوش اخلاق باشیم و می توانیم جلوی غضب مان را

بگیریم .راه دیگر رسیدن به خوش اخلاقی ،دانستن آثار منفی بداخلاقی و دانستن آثار مثبت خوش اخلاقی است. از امام صادق (ع) روایت داریم :انسان بداخلاق زمامی از آتش به او بسته اند و او را به جهنم می برند. و انسان خوش اخلاق زمانی به او بسته اند و او را به بهشت می برند. پایان کار خوش اخلاق عاقبت به خیری است .حتی اعمال مستحب نکرده را در اعمال او ثبت می کنند. روایت داریم :محبوب ترین راه ها به سوی خدا دو چیز است :وقتی مصیبتی رسید با صبر با آن برخورد کنیم و خشمی را فرو ببریم. روایت داریم که خدا می فرماید :واجب می شود من دوست بدارم کسی را که وقتی خشمگین می شود خشمش را فرو ببرد. اگر دیگران ما را به خشم آوردند و ما خشم مان را فرو بردیم، واجب می شود که خدا ما را دوست بدارد. نجاست گناه نیست ولی وقتی ما نجس هستیم می خواهیم زودتر خودمان را پاک کنیم. بداخلاقی هزاران بار بدتر از نجاست است. ما مواظب هستیم که آلودگی به بدن مان نرسد، چطور مراقب بداخلاقی نیستیم که ما را به جهنم می برد و همین الان بدن ما را به آتش می کشد. ما باید به بهداشت روح و روان مان اهمیت بدهیم . بداخلاقی اصل ایمان را از بین می برد، رابطه ی ما را با خدا از بین می برد و بداخلاقی باعث می شود که توبه ی ما مورد قبول واقع نشود. اگر ما اخلاق را درمسائل سیاسی، اجتماعی و بین المللی رعایت کنیم، هیچ مشکلی ایجاد نمی شود و فتنه ای بوجود نمی آید. آتش دنیا بخاطر بداخلاقی است. کسی که خشونت دارد بدانید که بداخلاقی هایی در زندگی فردی اش بوده است. ریشه ی تمام مفاسد اجتماعی ،روانی ، جسمی و روحی به اخلاق بر می گردد. پیامبر می فرماید: بعثت من بخاطر اخلاق و تزکیه است. اول تزکیه و تهذیب بعد تعلیم .صدمات ما از دانشمندانی است که اخلاق و تعهد نداشته اند. آنها بمب های اتمی و سلاح های شیمیایی درست کرده اند. علم باید درمسیر سازندگی و تزکیه باشد. اگر همه خوش اخلاق باشند مشکلات روابط اجتماعی و اقتصادی حل می شود. اگر زن و شوهر خوش اخلاق باشند و همدیگر را دوست داشته باشند، می توانند با مشکلات اقتصادی بسازند و مشکلات به چشم نمی آید. اگر زن و شوهری بهترین امکانات را داشته باشند ولی عصبانی باشند ،یک شب خوش ندارند. یعنی اگر رفاه داشته باشند آسایش نخواهند داشت .ما باید در مقابل دیگران، سکوت و تغافل کنیم یعنی مقابله به مثل نکنیم. اهل بیت به ما نمی گویند که با کسی درگیر بشوید. امیرالمومنین می فرماید :انسان عاقل دو ویژگی دارد: نصف آن تحمل است و نصف آن ندیده گرفتن و تغافل یعنی خود را به جهالت زدن. این راه کار مهمی برای خوش اخلاقی است.انسان می تواند تلنگرهای کوچک را تحمل کند. امام هشتم به هشام می فرماید: اگر در دست شما یک گوهر ارزشمندی باشد همه ی اگر بگویند که این خاک است ،آن گوهر تغییر نمی کند . و اگر در دست شما چیز بی ارزشی باشد و همه بگویند آن گوهر است ،چیزی عوض نمی شود.

پس واقعیات با حرف کسی عوض نمی شود پس ما باید آنرا تحمل کنیم و عصبانی نشویم. بعضی ها فقط از حرف مردم می ترسند. ما نمی توانیم جلوی حرف مردم را بگیریم. قوم بنی اسرائیل حضرت موسی را خیلی اذیت کردند. موسی با برادرش هارون به سفر رفت و در سفر هارون مُرد، مردم گفتند که موسی برادرش را کشته است. موسی خیلی به بنی اسرائیل خدمت کرد. قارون به زنی پول داد و گفت که به مردم بگو موسی با من رابطه ی نامشروع دارد.( امیرالمومنین می فرماید: اگر به انسان بی گناه تهمت زده شود این تهمت از آسمان ها سنگین تر است) این زن نتوانست این حرف را بزند و خودش اعتراف کرد. حضرت موسی ناراحت شد و او را نفرین کرد و زن در زمین فرو رفت. موسی از دست این تهمت ها خسته شد و به خدا گفت : خدایا کاری بکن که مردم پشت سر من حرف نزنند. خدا فرمود: ای موسی،من این دعا را در مورد خودم هم مستحاب نکردم و مردم پشت سر من هم حرف می زنند. می گویند که خدا پسر یا دختر دارد یا ... امام صادق (ع) می فرماید: انسان نمی تواند دو کار را انجام بدهد :همه ی مردم را راضی نگه دارد و زبان مردم را ببندند. لقمان حکیم پیامبر نبود، او یک غلام ساده بود ولی خدا به او حکمت داده بود. سوره ی قرآن هم بنام او آمده است .خدا کلمات او را در قرآن آورده است. افراد خوب می توانند برای دیگران الگو باشد. آیت الله صدرالدین حائری می فرمودند که در زمان ما به حاج آقا دولابی حکمت داده شده است .ممکن است که این افراد تحصیلات نداشته باشند ولی می توانند الگو باشند زیرا خدا به آنها حکمت داده است .کربلایی صادق فاروقی فرد بی سوادی بود ولی خیلی باتقوا بود. قبر او در قم است و مردم به زیارت او می روند. این افراد مرجع تقلید نیستند و ما نمی خواهیم از آنها تقلید کنیم ولی آنها می توانند الگو باشند .آیت الله بهاءالدین می فرمودند که ممکن است که بعضی ها روحانی باشند ولی روحانی نباشند یعنی لباس روحانیت پوشیده باشند ولی روحانی نباشند. صیادی شیرازی واقعا روحانی بود. روحانی بودن به لباس و درس خواندن نیست. صیاد شیرازی معاونی داشت که ایشان هم خیلی مورد علاقه ی آیت الله بهاء الدینی بود. لقمان حکیم عبد صالح بود و خدا او را بالا برد. لقمان به پسرش گفت :به حرف مردم توجه نکن و به حرف خدا توجه کن. او داستان پدر و پسر و الاغ را تعریف کرد و حرف های مردم را در مورد آنها گفت.

پس انسان باید نصف سختی را تحمل کند. پیامبر یتیمی داشت که خیلی پرخاشگر بود و پیامبر از او سرپرستی می کرد، او از دنیا رفت .پیامبر برای او گریه می کرد. از پیامبر سوال شد که چرا گریه می کنید. پیامبر فرمود: می ترسم یتیم بداخلاقی مثل او گیر من نیاید زیرا او برای رشد من خوب بود. زیرا او بداخلاقی می کرد و من تحمل می کردم . 

 

منبع: حجت الاسلام و المسلمین فرحزاد (سمت خدا)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد